درس اخلاق / 1

روز قیامت انسان را وقتی آوردند در پیشگاه شاهدان اعمال و گواهان اعمال اگر تقوا نداشته باشد و اگر پوشش تقوا را برای خود مهیا نکند تمام اخلاق و تمام رذائل و تمام زشتیهای اخلاقیاش پیدا و آشکار میشود.
اگر اینجا اخلاق زشت داریم و پیدا نیست چون این عالم، عالم سِتر است، عالم پوشش است امّا قیامت عالم کشف است، عالم ظهور است، صفات آلوده، رذایل اخلاقی، رفتارهای زشت، همه اینها با همان زشتیها، خود را نشان میدهند و این انسان بیتقوا، این انسان بیلباس، این انسانی که خودش را مهیا نکرده برای آن مواقف با همین وضعیت محشور میشود.
این انسانی که پوشش ندارد، وقتی به خود نگاه میکند میبیند نمیتواند خودش را پوشش دهد و تمام این زشتیها آشکار شده و همه آنها پیدا است لذا از شدت خجالت و از شدت شرمندگی خودش تقاضای عذاب میکند که خدایا من را از این عذاب نجات بده و به جهنم ببر!
مثل انسان خطاکاری که در محکمهای تقاضای اعدام میکند و میگوید برای اینکه عذاب وجدانم آرام بگیرد من را اعدام کنید من جنایت کردهام، من خیانت کردهام.
انسان وقتی آلودگیهای خودش را دید شرمندگی و خجالت آن چنان او را فشار میدهد که تقاضای جهنم میکند (اعاذنا الله من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا)
چقدر در غفلتیم، چقدر در بیتوجهی هستیم، چه عقوباتی، چه گردنههای در پیش داریم بی جهت نیست که مولانا امیرالمومنین علیه السلام در محراب عبادت، نیمه شب محاسن در دست میگیرد، سر به آسمان میکند و میگوید: «آه آه من قلة الزاد و بُعد السفر» و بی جهت نیست که امام سجاد (علیه السلام) در دل شب و در تاریکی شب ناله میکند.
راوی نقل میکند: نالهای را شنیدم دیدم کسی با خدا مناجات میکند پرده خانه خدا را گرفته و عرض میکند پروردگارا! اگر روز قیامت دستور دادی مرا به آتش جهنم ببرند چه کسی هست که جلوی تو را بگیرد؟ و دیدم صدا قطع شد وقتی رفتم در تاریکی شخص را پیدا کردم به زمین افتاده بود در چهرهاش دقت کردم دیدم امام علی بن الحسین زین العابدین (سلام الله علیه) است. بعد از دقایقی به خود آمد و من همین طور اشک میریختم حضرت فرمود: چه کسی هستی؟ گفتم: آقا از شیعیان شما و از غلامان شما هستم، فلانی هستم. سوال کردم: آقا چنین مطلبی را من از شما شنیدم درست است؟ حضرت فرمود: بله. گفتم: شما که معصوم هستید، شما که امام هستید اینگونه با خدا مناجات و راز ونیاز میکنید پس تکلیف ما چیست؟
میگوید حضرت فرمود: بروید و حسابتان را با خدا صاف کنید، بروید و مواظب باشید، بروید و مراقب باشید، کار سخت است.
حجاب دنیا پوشش عجیبی است بر قلب و دل ما، نمیگذارد واقعیتها را درک کنیم، نمیگذارد واقعیت ها را بفهمیم.
اگر کسی در دنیا کاری را در خفاء انجام داده اگر در جایی احساس کند کسی فهمیده، احساس شرمندگی میکند تا چه رسد به آن جایی که انبیاء، اولیاء، شهدا، گواهان اعمال همه صف کشیدهاند و همه ناظر بودهاند.
همه در آن جا حاضرند و همه دارند علیه این شخص شهادت میدهند و خداوند هم ماورای همه اینها دارد شهادت میدهد که روز قیامت، قاضی، خود شاهد است و شاهد، خود قاضی است.
غفلت ما را گرفته، گذر شبانه روز، اشتغال به کارهای روزمره، فرصت تأمل و تدبر در کارها را از ما گرفته که بالاخره چه میکنیم، با رفتارمان چه چیز داریم میسازیم، با اخلاقمان، با کردارمان داریم چه چیز در وجودمان درست میکنیم.
نظام عالم، نظام بیحساب نیست؛ نظام هستی، نظام بیدقت نیست، تمام عالم بر اساس نظم و دقت هست. مگر میشود حرکتی از انسان صادر بشود و این عمل در نظام هستی گم شود، گم شدن معنا ندارد، نابود شدن معنا ندارد، همه چیز ثبت است همه چیز ضبط است